تو اگر که نظرت با من مسکین باشد
حیف باشد که دلم پیش تو غمگین باشد
همهی شهر به بیچارگیام خندیدند
پس چه خوب است سَرم پیش تو پایین باشد
میزنی گاه تلنگر بخورم زود، ولی
وای اگر که زدنت از سر نفرین باشد
وای اگر زود ببخشی و بگویی برو
وای اگر جلوهی ستّاری تو این باشد
بند ابلیس شدم هی به گناه افتادم
نکند بندگیِ من به تو، توهین باشد
نکند با من مغرور شدی سرسنگین
نکند بندهی تو بنده تحسین باشد
تو اگر رحم کنی بندهی تو میمیرد
بغلم کن فقط آغوش تو تسکین باشد
من که بد بوده و بد کردهام امّا والله
بدتر این است که آدم به تو بدبین باشد
یا ببخشید مرا یا جلوی چشم حسین
نگذارید که پروندهام سنگین باشد
دم افطار فقط تربت او میچسبد
هر چه هم دور و برم سفرهی رنگین باشد
گریهکنهای حسینیهی محشر هستیم
گریههایِ سحر ما همه تمرین باشد
بسپارید مرا دست اباعبدالله
نوکری پیش حسین است که شیرین باشد