گوشه ای از صحن تو هرکه غزل خوان میشود
فارغ از هر های و هو سرمست اوزان میشود
گوشه ی چشم پر از مهر تو سعدی پرور است
شاعر تو صاحب چندین "گلستان"
میشود
ریسه ای از ماه و خورشید و ستاره میکشم
باز هم سرتاسر مشهد چراغان میشود
در شب میلاد تو همواره باید شاد بود
هرکسی که غیر ازاین باشد پشیمان میشود
آب سقاخانه ی تو اصل درد میکده ست
هر زمان سر میکشم مستی دوچندان میشود
آن قدر بخشیده ای دیگر گدایت راضی است
سائل دستان تو یکباره سلطان میشود
حشمت و جاه و مقام و مال باهم میدهی
مور دربار تو یک روزی سلیمان میشود
نه فقط حصن حصینی اصل دین داری تویی
هرکسی با شرط عشق تو مسلمان میشود
جار خواهم زد همیشه أنت فی قلبی رضا
این مودت باعث تثبیت ایمان میشود
معرفت باشد اگر مشمول منا میشوم
مثل پیرمرد سلمانی که سلمان میشود
ختم نام اطهرت دستور کار امشب است
ذکر تسبیح ملایک یارضاجان میشود
بسکه هر بی خانمانی را ضمانت کرده ای
هرکه می اید حرم آهوی حیران میشود
باغ جنت بعد از این چنگی نخواهد زد به
دل
وعده گاه عاشقانت "باغ رضوان
" میشود
"باب سدره" جای خود "باب
الرضا" هم جای خود
کربلا هم رفته دلتنگ خراسان میشود
میدرخشد مرقدت در نقشه ی این مرز و بوم
گنبدت خورشید عالم تاب ایران میشود
با نگاه لطف تو از این غزل های بلند
تا گره دادم به هم اماده شد ترکیب بند