شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

فقط با یاد حیدر

بزن فریاد حیدر

بگو با شور و مستی

شب میلاد حیدر

 

فَقالَ الله معبود

حسود هرگز نیاسود

 

علی اسرار کعبه

علی سردار کعبه

برایش میشکافد

خدا دیوار کعبه

 

سلامت باد مولود

حسود هرگز نیاسود

 

علی خیرالبشر شد

علی مرد خطر شد

گه میلاد ارباب

بله روز پدر شد

 

بخوان در عید مسعود

حسود هرگز نیاسود

 

علی معمار دین است

علی حبل متین است

بگو با دشمن او

امیرالمومنین است

 

علی آن راه مقصود

حسود هرگز نیاسود

 

علی عالم به نامش

علی آدم غلامش

مسیح و نوح و موسی

فدائی مرامش

 

بگو با حضرت هود

حسود هرگز نیاسود

 

علی خط امان است

مراد شیعیان است

وصی مصطفی و

شهنشاه زمان است

 

علی برهان مشهود

حسود هرگز نیاسود

 

علی از عالمی سر

یدالله است و صفدر

نبی الله فرمود

علی فتاح خیبر

 

بگو با یار مردود

حسود هرگز نیاسود

 

شمیم یاس دارد

دلی حساس دارد

الا یا اهل العالم

علی عباس دارد

 

الا ای قوم نمرود

حسود هرگز نیاسود

 

شب معراج احمد

بگفتا نزد ایزد

به گوشم هاتفی گفت

بیا بالا محمد

 

صدای مرتضی بود

حسود هرگز نیاسود

 

علی اقبال زهرا

علی آمال زهرا

میان خواستگاران

علی شد مال زهرا

 

خود صدیقه فرمود

حسود هرگز نیاسود

 

علی جام جمش را...

و حتی مرهمش را ...

به دست سائلی داد

یگانه خاتمش را

 

علی سرمنشاء جود

حسود هرگز نیاسود

 

علی یار یتیمان

و الگوی حکیمان

گدای خانه رادیم

علی شاه کریمان

 

دهد حاجات ما زود

حسود هرگز نیاسود

 

بگویم از غم دل ؟

بگویم از اراذل ؟

بگویم از جنین و

صدای پای قاتل؟

 

میان آتش و دود

حسود هرگز نیاسود

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی