شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

۷ مطلب با موضوع «حضرت علی (ع) :: مرثیه» ثبت شده است

نام ما را بنویسید پریشان علی

شیعه مملکت و خطه ی سلمان علی

همه شب سفره ما پر شده با نان علی

کار زهراست که هستیم مسلمان علی


سالیانی است که مسکین و فقیر نجفیم

پادشاهیم ,غلامان امیر نجفیم


شاه ما صاحب لوح و قلم است ای مردم

مهربان است خدای کرم است ای مردم

مونس لحظه ی شادی و غم است ای مردم

از علی هر چه بگوییم کم است ای مردم


ما کجا مدح علی,هرچه بگوییم خطاست

مدح او کار خداوند و نبی و زهراست



الهی کوفه را لطف و صفا نیست
نشان از ناله های مرتضی نیست

تمام نخلها چشم انتظارند
که آبی بهتر از اشک وفا نیست

یتیمان چشم بر در بیقرارند
خبر از نان خرمای خدا نیست

فقیری گوشه ی ویرانه گریان
غم او را کسی مشکل گشا نیست

ولی نامرد ملعون ابن ملجم
شده خندان و در چشمش حیا نیست

نمک نشناس می خندد به زینب
که زینب شد یتیم ای وای امشب

این روزها تمام تنم درد می کند
مانند فاطمه بدنم درد می کند

گفتم حسین بر کفنم جوشنی نوشت
در دست بی کفن کفنم درد می کند

زین خجلتی که می کشم از شیر خوردنم
در پیش زینبم دهنم درد می کند

می زنم می ، می کشم هو، ساقی کوثر، علی

می کند عشق تو در روز جزا محشر، علی

 

ابروی تو قابِ اَو اَدنای پیغمبر ، علی

حب تو تنهی عن الفحشاءِوالمنکر، علی

من کیم من خاک پای میثم و قنبر علی

 

یک نخ از هر وصلهء نعلین تو حبل المتین

پرده دار رازهای چاه تو روح الاَمین

 

در امان می ماند از کِید همه این سرزمین

یا امین الله فی ارضه امیرالمؤمنین

سایهء تو هست حتما" بر سر رهبر، علی

 

هر جا نگاهم خورد دیدم رد پایت

ای جان عالم مست گیسوی رهایت

دارم دعا می خوانم و لبریز اشکم

انگار باران زد به چشمم از دعایت

از لابلای این صداهای شکسته

دارد تداعی می شود سوز صدایت

ای آخرین منجی بیا برگرد برگرد

داریم یک عالم دل عاشق برایت

اینجا کبوتر در کبوتر درد داریم

در آستانت گوشه ی دارالشفایت

مشتاق آن آدینه ی موعود هستیم

حتماً که هست آقا شما هم از خدایت

آقا جسارت می شود یک استخاره

بین نماز مغرب خود تا عشایت

شاید جواب استخاره خوب آمد

شاید مقدرشدبیایی درنهایت

امشب شب قدر است قدری استغاثه

کردم که بر جانم خورد درد و بلایت

قرآن به سر می گیرم و می گیرم احیاء

شکر خدا که باز شد تقدیرم احیاء

به هر جایی که ذکر و خیر مولای کریمی هست

یقینا روی بامش رد بال یاکریمی هست

چه شب های دل انگیزی دوباره جمع مان جمع است

خدا را شکر بر لب یا علی و یا عظیمی هست

شبانگاه از میان کهنه کاران سر در آوردم

دلم مرهون لطف این گدایان قدیمی هست

مرگ خود را اگر این گونه تمنا دارد

سالیانی ست که در دل غم زهرا دارد

 

روضه ی فاطمیه روضه ی معمولی نیست

شرح دوران غریبی‌ست که مولا دارد

 

شرح قومی‌ست که در موعد یاری امام

جای لبیک، فقط شاید و اما دارد