شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.


خاکیَم بس که زمین خوردم و غفلت کردم

آه دیگر به زمین خوردنم عادت کردم


چقدر توبه شکستم ، چقدر برگشتم

چقدر پیش تو احساس خجالت کردم



جای تو دل به همه دادم و خارم کردند

رحم کن بر من ساده که حماقت کردم



دارد این عمر تلف می شود و می بینم

نه شدم عابد درگاه نه همت کردم



مزه ی نام حسین از دهنم دیگر رفت

بس که هی پشت سر خلق تو غیبت کردم



دست احسان تو را پس زدم و کج رفتم

جای تو با خود ابلیس رفاقت کردم


به امانت شرف و ثروت و جاهم دادی

من آلوده خیانت در امانت کردم


یاد بی کس شدنم ، یاد تو افتادم من

سر این سفره فقط صحبت حاجت کردم



نظری کن که دگر سمت معاصی نروم

خسته ام بس که از این نفس شکایت کردم



نخورد مهر عذاب تو به پیشانی من

همه ی عمر فقط سجده به تربت کردم



لذت ماه مبارک سفر کرببلاست

میل شبهای حرم میل زیارت کردم



تو خودت شاهد من باش که در هیئتها

از تن بی سر ارباب روایت کردم



نیزه دار آمد و افتاد به جان بدنش

وای من کهنه حصیری شده دیگر کفنش

 

نظرات  (۱۲)

فوق العاده
خداوند عاقبت بخیرت کنه
با سلام من روحانی و مبلغم و از اشعار شما در منابر استفاده می کنم خدا خیرتون بدهد یا حق
در جلساتم حتما حتما براتون صلوات خواهم فرستاد 

تنها سایتی بود که حتی از یک شعرشم نمیشه گذشت


با همین روحیه ادامه بدید 

طیب الله انفاسکم 
خیلی زیبا بود کاش مثل این شعر زیاد تر میذاشتین 

  • محمد فومنی
  • طیب الله 
    احسنت .... خیلی جانسوز 
    رحمت بر پدر و مادرت
    ,خیلی عالی بود

    ای رحمت به پدرومادرت
    عالی بود ممنون
    احسنت نفست حق و پایدار
  • رضا حسن پور
  • من کارم خوندن ودیدن اشعار مناجاتیه............
    ولی انصافا این شعر سید پوریا بسیار بسیار عالی بود
    خدا هم ایشون رو وهم شما رو با ارباتون محشور کنه
    ومارو
    انشا الله

    سلام
    دست مریزاد مهدی آقا
    اجرتون با اباعبدالله(ع)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی