شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

می زنم می ، می کشم هو، ساقی کوثر، علی

می کند عشق تو در روز جزا محشر، علی

 

ابروی تو قابِ اَو اَدنای پیغمبر ، علی

حب تو تنهی عن الفحشاءِوالمنکر، علی

من کیم من خاک پای میثم و قنبر علی

 

یک نخ از هر وصلهء نعلین تو حبل المتین

پرده دار رازهای چاه تو روح الاَمین

 

در امان می ماند از کِید همه این سرزمین

یا امین الله فی ارضه امیرالمؤمنین

سایهء تو هست حتما" بر سر رهبر، علی

 

یک لغت از حرف تو دارد دو صد مُعجم، فقط

همچو اقیانوسی و پیش تو دریا نَم، فقط

 

از تمام دشمنان سر می زدی از دَم، فقط

می شناسم من تو را تنها یل عالم، فقط

می شناسندت یهودی ها یل خیبر، علی

 

جلوۀ دست خدا در غزوۀ خندق تویی

در تمام آفرینش، خالص مطلق تویی

تو صراط المستقیمی و فقط بر حق تویی

می شود آنکس که روح ما به او ملحق تویی

می کشد سوی نجف دائم دل ما پر، علی

 

بر سر مهمانی ات هر شب چه قیل و قالی است

نان و خرمایی که از دست تو باشد عالی است

یا مَن اَعطانی لِکُلِ خَیر، دستم خالی است

گوشه گیریِ من بیچاره از بی بالی است

تو کرم کردی که شد حال دلم بهتر، علی

 

ابرم و باران نثار این محاسن می کنم

گریه بر یک غربت بی حد و ممکن می کنم

 

روضه ای نظر شما از صدق باطن می کنم

ناخودآگاه است اینکه یادِ محسن می کنم

می شود هر بار حرفی از علی اصغر،علی

 

با ربابِ مضطرب، ارض و سما گفتند آب

قطره های آب حتی در دعا گفتند آب

 

رفت عمو از خیمه بیرون، بچه ها گفتند آب

روی خاک خیس در خوف و رجا گفتند آب

یک اباالفضل است و صدها تیر این لشگر،علی

 

تشنه افتاد و لب پائین و بالا پاره شده

مشک وقتی پاره شد بندِ دلِ ما پاره شد

ریخت آب و رگ رگِ چشمان سقا پاره شد

بعد آنکه گوشوار دخترکها پاره شد

 

من نمی دانم چه ها کردند با معجر، علی

رقص راه انداختند آنروز با معجر، علی

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی