شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

ما از می جام عاشقی سرمستیم

بر مرحمت دخت علی دل بستیم

محشر که بیاید همگی میگوییم

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

****

ای عالمه ی علوم دین ادرکنی

ای چادر تو حبل متین ادرکنی

یاسَیِّدَةَ النِّسا أَنَا سائِلِکُم

ای دخت امیر مومنین ادرکنی

****

ای روشنی نسل طهورای فاطمه

ای سردبیر مجمع شورای فاطمه

بی شک و شبهه عمه ی سادات عالمی

ای هم ردیف زینب کبرای فاطمه

****

ملیکه ی دو سرایی و نوحه گر هستی

خمیده ای به گمانم شکسته پر هستی

میان روضه ی امشب به خاطرم آمد

تو از غریب مدینه غریب تر هستی

****

تندیس حلم و حجب و حیایی بزرگوار

سنگ صبور شیر خدایی بزرگوار

محشر به إذن مادر سادات فاطمی

آری شما شفیعه ی مایی بزرگوار

****

عزیز فاطمه در معرض خطر بودی

ز بانوان حرم تو گرسنه تر بودی

"سری به نیزه بلند است در برابر" تان

تمام واقعه را تو نظاره گر بودی

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی