شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

بیهوده قفس را مگشایید پری نیست

جز مُشتِ پری گوشه ی زندان اثری نیست

 

در دل اثر از شادی و امّید مجویید

از شاخه ی  بشکسته ی امّید ثمری نیست

 

گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم

امّا به سیه چال ، صبا را گذری نیست

 

گیرم که صبا را گذر افتاد ، چه گویم؟

دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست

 

امّید رهایی چو از این بند محال است

ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست

 

ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی

در سینه دگر جز نفس مختصری نیست

 

تا بال و پری بود قفس را نگشودند

امروز گشودند قفس را که پری نیست

 


 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی