بر دل غمزده امید و رجا می آید
بنشینید همین جا که خدا می آید
چقدر دور و بر سفره گدا می آید
چون علی کرده دعا، حال بکا می آید
گریه کردن فقط انگار به ما می آید
کار ما چیست؟ چنان ابر، فقط باریدن
تا سحر بر سر سجادۀ شب نالیدن
بی سر و پا شدن و حلقه به در کوبیدن
کار او چیست فقط جرم و خطا پوشیدن
این ندایی است که از ارض و سما می آید
غیر عصیان و خطا بر دلم انباشت نشد
لطف او دست مرا باز نگهداشت، نشد
دست مهرش به دلم عشق فقط کاشت، نشد
کاشتم هر چه در این مزرعه برداشت نشد
فقط از دست من انگار،جفا می آید
می گشایند در میکده گاه و بیگاه
رزق مان می رسد از برکت و سوز این ماه
توبه سهل است اگر می گذریم از این ماه
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
با زهم بوی مزار شهدا می آید
قابل التّوبه اگر اوست، بگوئید حسین
آبرو داده به ما دوست، بگوئید حسین
نام این دوست چه نیکوست،بگوئید حسین
کارتان گر که به یک موست،بگوئید حسین
نوکر فاطمه بودن به شما می آید
موی آشفتهء عشاق مرتّب نشود
هر که گریان حسین است معذّب نشود
قسمی پاک تر از معجر زینب نشود
روز ما قاعدتا" بی غم او شب نشود
یادمان روضه ای از کرببلا می آید
نعل ده اسب، نقوش بدنی را کندند
عده ای هول شده،پیرهنش را کندند
بعد انگشت، عقیق یمنی را کندند
آه از آن وقت که خلخال زنی را کندند
همه دیدند کسی با قد تا می آید
از ارض و سما می آید
عرض در مقابل طوله