عرش
افتاده زمین یا پسرم افتاده؟
چیست
این شور که در بین حرم افتاده؟
آه
یعقوب کجایی که ببینی امروز
گله
ای گرگ به جان پسرم افتاده
شده
ام آینه و نقش ترکهای لبت
مو
به مو زخم شده بر جگرم افتاده
این
تو هستی همه جا ریخته ای ؟اما نه
پاره
های تن من دور برم افتاده
تو
سبک تر شده ای بین عبا یا اینکه
چند
عضو بدنت پشت سرم افتاده
اول
جنگ رسیدیم به آخر افسوس
در
همان مصرع اول سپرم افتاده