ای منجی
دلهای خزان دیده کجایی
کی
می رسد آن جمعه ی موعود بیایی
ای
نبض زمان ذکر دعای فرج تو
مافوق
مکان در نظر اهل ولایی
کنزُ
الفقرایی و همانند نداری
تو
رحمت موصوله ی احسان خدایی
عیب
از دل ما نیست گرفتار تو هستیم
عیب
است کریمان که برانند گدایی
ای
زائر تنهای سحرهای مدینه
دلسوخته
از روضه ی اُمُّ النُّجبایی
باید
که تقاص دم مظلوم بگیری
چون
منتقم خون امام الشّهدایی
یک
جمعه بیایی همه باشیم کنارت
گر
میل کنی یا که اراده بنمایی