تو رو خدا نگذارید تا خدا بپرم
اگر بناست که تا عرش بی شما بپرم
به غیر بام شما هم مگر که بامی هست؟
قرار شد بپرم ، خب بگو کجا بپرم
بیا و بال و پرم را بچین تا نروم
از این به بعد اجازه نده مرا بپرم
ببین چگونه روی گنبد تو کز کردم
زیاد جا نگرفتم که ، پس چرا بپرم
در این محله عزیزم من آبرو دارم
فقط اجازه بده بی سر و صدا بپرم
حلال باد به پایش دو بال سوخته ام
چقدر شمع سحر گریه کرد تا بپرم
کریم، با تو پریدن به من نمی آید
" گدات هستم و بهتر که با گدا بپرم
فقط منم که در این جمع دست و پا گیرم؟
شکسته بالم و حیف است با شما بپرم؟
نه جبرئیل امینم نه فطرسم اما
فقط بلد شده ام سمت کربلا بپرم