شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

آخر بگو چه چاره کُنم با غم فَراق
آهی ز حسرت ست فقط همدم فَراق
با گریه کردن این دلم آرام می شود
یعنی که اشک بود فقط مرحم فَراق
موی سپید تُحفه ی هجران دلبرست
یک عمر می شود سپری یکدمِ فَراق
حالِ دلم چو زُلف تو پیچیده دَرهَم ست
خسته شدم در ازای این همه پیچ و خم فَراق
گفتم که چیست خون جگر ؛ گفت عاشقی
اشک دل است در سَحَرِ ماتم فَراق
ای حاجیِ همیشه بیابان نشین بیا
بنشین شبی کنار منو زمزم فَراق
هجران به دام رنج و بلا می کِشد مرا
آخر فُراق کرببلا ... می کُشد مرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی