ما
اگر شعر و دفتری داریم
از
دعاهای مادری داریم
شعرهامان
طلاست از یُمنش
مادر
کیمیاگری داریم
غزل
از نامشان پر از گل شد
بین
اشعار قمصری داریم
آنقدر
"دانههای معنی" هست
خط
به خطّش کبوتری داریم
نامتان
را فقط نوشتیم و
شد
قیامت! چه محشری داریم!
ما
کجا و ز فاطمه گفتن؟
ما
که ذهن محقّری داریم
این
هم از لطفهای مادری است
اینکه
توفیق نوکری داریم
آفتاب
است و ما همه ذره
مادر
ذرهپروری داریم
مثل
مرد از علی حمایت کرد
بَه!
بنازم! چه مادری داریم!
ما
مسلمان دست زهراییم
بهتر
از این پیمبری داریم؟
أشهدُ
أنَّ فاطمه ... آری
در
اذان بند دیگری داریم
لب
نیالودهایم بر باده
ما
که انگور بهتری داریم...
با
دو جرعه علی علی مستیم
ما
میِ ناب کوثری داریم
حسبُنا
فاطمه، تو که باشی
چه
نیازی به دیگری داریم؟
حرز
نام تو میفروشیم و
زحل
و زهره مشتری داریم
بچههای
توایم مادرجان
شکر
حق سایه ی سری داریم
گیرم
آتش به خانهات بزنند
غیر
از اینجا مگر دری داریم؟
برگرفته از وبلاگ وزین امام رئوف