شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

۲ مطلب با موضوع «حضرت اباالفضل (ع) :: مرثیه» ثبت شده است

آب می خواهد چه کار؟ آب آورش را پس دهید
آی مردم ! زود عموی دخترش را پس دهید

دست هایش را چرا در زیر پا انداختید؟
زودتر آن سایه بان خواهرش را پس دهید

لشگر ِ بی آبرو ، این آبرو ریزی بس است
مشک ، یعنی آبروی مادرش را پس دهید

لذتم هست که دستم به رهت افتاده
قطعه قطعه بدنم دور و برت افتاده

شمس قرآنی و من٬ ماه، ولیکن سایه
نیستم بهر کسوفت، قمرت افتاده

گرچه جان باخته ام، لیک شدم افسرده
سعی من سود نداد و علمت افتاده