شعر هیئت

اشعار آئینی

.

.

 

آغاز می کنم سخنم را به یاحسین

 

در می زنم به خانه ی معبود با ... حسین

 

کاری به خاطر رمضانم نکرده ام

 

اما گرفت دست تهیِ مرا ... حسین

 

ما روزه دارها همه یاد لب تواییم

 

ای تشنه لب تر از همه ی تشنه ها ... حسین

 

آخر مرا برای خودش می خرد شبی

 

من میشوم مسافر کرببلا ... حسین

 

دوباره سفره ی شب زنده دارها وا شد

 

دوباره خانه ی دلدار ، خانه ی ما شد

 

دوباره زمزمه ی دانه های تسبیحم

 

دوباره دست دعای منو مفاتیحم

 

دوباره با شهدا افتتاح می خوانم

 

و پای دین خدا با امام می مانم

 

دوباره بال گشایم دو دست خالی را

فرازهای ابوحمزه ثمالی را

 

ببار ابر خطاپوش ماه رحمت شد

 

ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد

 

دلا بیا که خطا را به آه می بخشند

 

بیا که کوه گناه را به کاه می بخشند

 

بیا بخاطر زهرا گناه را می بخشند

 

صدای دعوت و این سفره های نورانی

 

منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی

 

کنار سفره من آداب را نمی دانم

 

فقط رسیده ام خواب را نمی دانم

 

به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست

 

هزار توبه شکستی بیا غفور اینجاست

 

کنار یار نشستن چه لذتی دارد

 

گناهکار هم انگار عزتی دارد

 

به جز کنار دعاخوان دلم نمی ماند

 

دلم گرفته چرا روضه ای نمی خواند

 

خوشا به حال هرآنکس که ناله ای دارد

 

و التماس به دخت سه ساله ای دارد

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی