ما را بزن دوباره صدا هرچه خواستی
مثل غلام مثل گدا، هرچه خواستی
پر کن دوباره کیل مرا ایـــــها العــزیــز
یابن الحسن برای خدا هرچه خواستی
آقا بریز حین تُصَلّـــی و تَقـــنُتَـــت
در دست خالی فقرا هرچه خواستی
دل را تکانده ایم از اغیار، پس بیــــــا
دیگر فراهم است بیا هرچه خواستی
من مهزیار تو شده ام محض یاریــت
جان می دهم برای تو باهرچه خواستی
وقتی بنفسی أنت مرا می کنی قبول
یا هرچه خواستم شده یا هر چه خواستی
چون مستجاب می شود آقا فرج بخواه
دور ضریح کرب و بلا هرچه خواستی
یادی بکن ز هر که نرفته به کربـــــلا
در مرقد امام رضا هرچه خواستـــی